༺࿇????࿇༻ میرَوَم از تو وُ "احساسِ" خودم دور شوم رنگ خورشید شَوَم "پرتویی" از نـور شوم میرَوَم چلچلهها را به نمازِ نَفس صبح بَرَم یا که باران، یا که باده، خودِ "انـگور" شَوَم میروم "قصه" شَوَم، رهگذرِ "پَردهی" شب، در "حریمِ" آسمان "دَف" بِزَنم "شـور" شَوَم میروم "خنـده" شوم بر "لبِ" صبحِ "فردا" تا که چون نورِ سحر از دلِ شبْ دور شوم میروم "سجده" کنم پیش "خـدای" بـاران مثل شیطانْ پیشِ آدمْ مستوُمغرور شوم میروم ”غَرق" شَوَم در "قدحِ" دختـرِ "رَز" گرچه میروم ,شَوَم ,شَوَم میروم منبع
درباره این سایت