بالاخره آقای پارسا و دوستش سعید آمدند و مشغول نقاشی خونه شدند، دو تا دهه شصتی تحصیلکرده که هر دو با سواد و باشعور و اهل مطالعه بودند. آقای پارسا رو پسرخواهرم معرفی کرده بود، سعید دوست پارسا، بازیگر تئاتر بود و عادت داشت در حین کار با صدای بلند دیالوگهاشو تمرین کنه، خودش می گفت شعر هم می گه. آقای پارسا و سعید تو این مدتی که خونه ی ما کار می کردند، همه جوره به دل ما راه آمدند، دو سه بار به خاطر جابجایی اسباب و اثاثیه ازشون مهلت خواستم، یک بار هم بعد از اینکه سعید ,پارسا ,آقای ,آقای پارسا منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

عــمـــــران داک پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان سمینار و همایش ها جکستان شکرستان ثبت دامین دانلود فیلم ایرانی کینه توزی اجناس فوق العاده مهدکودک، کودکستان و آمادگی کیان