من به «تو» فکر می‌کنم، به زمین فکر می‌کنم، بیشتر از هر زمان دیگری در عمرم به صلح فکر می کنم، به جوانمردی و آرامش فکر می‌کنم، به پذیرش و لبخند فکر می‌کنم، به داشتن امنیتِ حقیقی فکر می‌کنم، به شوق زندگی فکر می‌کنم، به مودت فکر می‌کنم، به رها شدن فکر می‌کنم، به تغییر و صداقت فکر می‌کنم، به دست‌های کوچک تو و تمام دست‌های کوچک عین دست تو فکر می‌کنم. و مغزم از فکر لبریز می‌شود و روحم ناتوان و عقیم از لمس تمام این فکرها آروغِ یأس می‌زند و اما اندکی بعد باز هم می‌کنم، ,دست‌های کوچک منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه اینترنتی تک شاپ پارسیان ماینر مرکز انواع فایل های دانشجویی پروژه رخ موزیک Klogy نیو فولدر گودال زمین